محل تبلیغات شما



بوی یتیمی خفقان میکند کوچه های کوفه را. قدر آن شب در خانه علی سرنوشت بی پدری را برای اولاد حیدر مینویسد حال حسن اما. مانده است چگونه بفهمد و درک کند کسی که نمک دست پدر خورد و حال شمشیرش شکاف بر سر انداخت و نمکدان شکست براستی که دست مولایم برای ابن ملجم نمک نداشت هرچند این شب ها هم مردانگی علی برای انگشت شمارلنی قابل درک و دیگران . بگذار بماند مولایم . محتاجم به هوای توسل به قبای سبز پاکت❤❤❤
هوس کرده ام. پاهایم را کنم. در این زلف گره خورده ماه عشق با بغض خدا خیابان های نم زده را. به جان خود بخرم قدم بزنم دست عاشقانه عشق را گره کور انگشتانم بزنم و بی چتر در بهاری ترین اردیبهشت شهرم با موزیک آرام. دلبرانه و با ناز هم صدای شیداگرانه های خدا شوم. باران ببارد و من و یار نرویم در پی آن. حیف باشد و صد افسوس که اینبار نشد.❤❤❤
الان که دوساله بدون تو. سفره افطار را میچینم. دلم عجیب میگیرد. گاهی دلگیر میشد از تو برای حرف زدن های تو که اجازه نمیداد تیتراژ را با صدای یراحی بشنوم ولی حالا. میفهمم که حاظرم تمام ماه حرف بزنی و من لبخند بزنم. رمضان من را یاد تو می اندازد کاش میشد ماهم با تو عسل میشد احسان جان من اعتراف میکنم نبودن تو در ماه عسل برای من هضم نمیشود دلم تنگ است برای اشک و وصال های پر خیر دم افطار
مهربان خالق من. سپاس از کرم و لطف بی بدیل ات. برای مهمان کردن من در ماه بی چون و چرای زیبایت. متشکرم برای اجازه دادن به همراهی من در سفره پر برکت رمضانت. ممنونم . سپاسگذارم لیاقتی نمیبینم برای دعوت شدن به خوان رحمتت اما. بزرگی توست و عظمت بی همتایت. تو خواندی و من تشنه یک سال نیایش بی واسطه با تو در رمضانت بودم از تو میخواهم رمضان آخر هیچکس نباشد دوستتدارم ماهی که برای توست عسل باشد همیشه
توی این روزهای عجیب بیشتر از همیشه وقت داشتم تلوزیون رسانه محبوبم را ببینم توی این اوضاع متشکرم از سیروس مقدم عزیز که با پایتخت جذابش منو از دنیای بی خنده ام بیرون آورده تقریبا همه سریال ها دنبال میشن ولی خب دوپینگ و کامیون فقر فیلمنامه توشون بیداد میکنه و خلاصه فقط کاراکتر ها با بعضی کارها باعث تبسمم میشن ولی خب از هرچه بگم سخن دوست خوش تر است و اگر تمام نوروز را بخوام خلاصه کنم میرسم به عصر جدید برنامه ای که با اینکه امسال یکم مخالف قانون های نه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها