محل تبلیغات شما
بوی یتیمی خفقان میکند کوچه های کوفه را. قدر آن شب در خانه علی سرنوشت بی پدری را برای اولاد حیدر مینویسد حال حسن اما. مانده است چگونه بفهمد و درک کند کسی که نمک دست پدر خورد و حال شمشیرش شکاف بر سر انداخت و نمکدان شکست براستی که دست مولایم برای ابن ملجم نمک نداشت هرچند این شب ها هم مردانگی علی برای انگشت شمارلنی قابل درک و دیگران . بگذار بماند مولایم . محتاجم به هوای توسل به قبای سبز پاکت❤❤❤

خفقان کوچه های کوفه

باران ببارد و من و یار نرویم در پی آن.. حیف باشد و صد افسوس که اینبار نشد❤

دختر قبیله و ماه عسل..

مولایم ,علی ,نمک ,حال ,کوفه ,شب ,کوچه های ,های کوفه ,هرچند این ,نداشت هرچند ,نمک نداشت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید و فروش